گفت و گوی پول نیوز با امیرجعفر معظمی

به گزارش خبرنگار پول نیوز، در هیاهوی جوانی به واسطه تضادهایی که با آنها مواجه شدم به مسیرهای متفاوت و متنوع و پر فراز و نشیب زندگی هدایت شدم که ماحصل این سفر، تولد دوره "بازآفرینی خویشتن و خودشکوفایی" است. از ابعاد کاری این خودشناسی بررسی کلیه مسائل روانی و درونی انسانهاست، مسیری که خودم آن را طی کردم. در این دوره به افراد کمک می شود تا بارویی نو از خودشان بسازند و با من جدید زندگی خود را پیش ببرند.

امیرجعفر معظمی کارآفرین، مشاور، مدرس، رواندرمانگر و مربی دوره های رهبری فردی و سازمانی و بنیانگذار موسسه خانه شکوفایی ایرانیان و بازآفرینی خویشتن و خودشکوفایی در ایران است که در ادامه گفت و گوی رسانه پول نیوز با او را می خوانید:

رشته تحصیلی شما چیست؟

بواسطه تربیتی که در خانواده ای فرهنگی داشتم از همان ابتدا به کسب علم و بالا بردن اطلاعات علاقمند بودم و در این سالها در زمینه های متنوعی همچون حسابداری، بازرگانی، فروش و بازاریابی، MBA، مدیریت، لیدرشیب، کوچینگ و فرانچایز به کسب علم و دانش پرداختم. بعدها به خودشناسی روی آوردم و در این مسیر با انواع رویکردهای روانشناسی همچون یونگ درمانی، TA، طرحواره درمانی، شناخت درمانی، تئوری انتخاب، واقعیت درمانی، اکت و CBT آشنا شدم و در دوره های متعدد داخلی و خارجی شرکت کردم و به مطالعه پرداختم و در نهایت با پارادایم فیزیک کوآنتوم آشنا شدم. امروز رویکرد بنده التقاطی است و با تکیه بر واقعیت درمانی است اما تمرکزم بر پارادایم فیزیک کوآنتوم هست.

 

از چه زمانی وارد دنیای کارو کسب شدید و سوابق شما چیست؟

از کلاس سوم راهنمایی وارد عمده فروشی موادغذایی شدم و از پادویی شروع کردم و بعد بازاریاب شرکت سحر همدان شدم و در سن کم در 19 سالگی با موفقیت مدیر فروش این کارخانه شدم. از سال 79 بصورت مستقل برای خودم کار کردم.

بدون حمایت خانواه وارد حوزه کار شدم و حتی بر این اعتقاد بودم که از خانواده در حد توانم حمایت و کمک کنم تا اینکه کمک بگیرم. تنها زمینه ای که خانواده در آن من را حمایت کرد این بود که حس کارآمدی و خودکفایی و خوداتکایی را در من شعله ور کرد و یاد گرفتم به خودم تکیه کنم و نه دیگری.

در سریال پهلوانان نمی میرند دیالوگ قشنگی وجود دارد که عمیقا به آن باور دارم:

"جیب خالی عیب نیست بلکه دست تمیز در جیب خالی عیب است" به اصطلاح معروف اینکه بخواهی کار کنی و زندگی را بچرخانی عیب و عار نیست و من افتخار می کنم که در شغل های متنوعی کسب تجربه کردم و از دوره نوجوانی مستقل بودم و از رده های پائین شروع کردم.

در همان سالهای اولیه شکست بزرگی در کار و کسب را تجربه کردم و بدهی سنگینی برایم اتفاق افتاد. پس از بدهکاری سنگینی که داشتم وارد حوزه کشاورزی شدم و در مدت زمان کوتاهی بدهی ها را تسویه حساب کردم. بعد از آن ماجرا در طی چندین سال در شرکت های مختلف بعنوان مدیر فروش مشغول به کار شدم.

تا اینکه سال 1385 وارد شرکت آرپانوش یا همان ماءالشعیر  ایستک شدم و در بخش بازایابی و فروش این شرکت بعنوان مدیر بازاریابی مشغول شدم و موفق شدم در کنار بقیه دوستان این برند را به موفقیت برسانیم و در سال 1387 از این شرکت خارج شدم جالب هست بدانید که در تمام این سالها من با حقوق ثابت وارد این شرکتها نشدم بلکه حقوق بنده پورسانت از فروش بود. بعد از آن در کسوت مدیر شرکت و مدیرکارخانه و مشاور فروش و بازاریابی و مشاور مدیریت با شرکتهای مختلف همکاری داشتم و در کنار آن وارد عرصه تولید هم شدم.

از سال 89 وارد حوزه ملک شدم و در سال 92 بازار ملک دچار رکود شد و بدلیل وام سنگینی که از بانک ها دریافت کرده بودیم در سال 95 به نقطه 7- میلیارد تومن رسیدیم. در آن زمان به مدت 44 روز در عراق ماندم و داستان زندگی خودم را نوشتم و تصمیم گرفتم هر آنچه در زندگی ام آموخته ام را ارائه و پیاده کنم و شرکت جدیدی را با اصول و خرد جدیدم به اتفاق برادرم آقای محمدصادق معظمی و دوستم آقای علیرضا قدیمی بصورت شراکتی تاسیس کردیم و خوشبختانه سازمان "خانه پروتئین ایرانیان امروز در زمینه تولید و واردات و توزیع گوشت منجمد با موفقیت به فعالیت مشغول می باشد.

در سال 1387 موسسه خانه شکوفایی ایرانیان را به اتفاق شرکایمان تاسیس کردیم که در زمینه خودشناسی و توسعه و بهبود فرهنگ زندگی و مهارت های راهبری فردی و سازمانی فعالیت می کند.

مشکلات چه تاثیری در زندگی شخصی شما گذاشته؟

اگر بخواهم نگاه کوتاه مدت داشته باشم بله تاثیر داشت اما اگر نگاه بلند مدت را در نظر بگیرم جایگاه امروز من مرهون بالا و پایین شدن ها است. مشکلات، پایه پرتاب و جهش من به نقطه امروز بوده و خرد امروز من نتیجه هضم و جذب همان سختی ها است.

دو معلم در زندگی ام داشتم که بیش از دیگر معلمان در زندگی من تاثیر گذاشتند؛ اول سختی ها و دوم بازار و در کنار این دو در دوره های خودشناسی کسب علم کردم.

انسان بزرگترین قدرتی که دارد در درونش نهفته است سختی ها می آیند که دست انسان را از قدرتهای بیرونی آزاد کنند و انسان به ماهیت و قدرت درونیات خودش برسد.

به گفته آقای جیمز هالیس بزرگترین عقده که باید در انسان باطل شود و انسان می بایست بپذیرد این است که " غیرجادوگری وجود ندارد" یعنی هیچ کسی قرار نیست در زندگی ما جادو کند بلکه خود ما باید جادوگر زندگی خود باشیم. حالا سوال پیش می آید چگونه می توان به قدرت درون دسترسی پیدا کرد؟ بیشماری از افراد نقش قربانی را بازی می کنند و منتظر هستند یک نفر بیاید و آنها را از این شرایط خارج کند اما اگر پی به قدرت درون خودمان ببریم آنگاه تمام فرصت های بیرونی برای ما شکل می گیرند یعنی انسان می تواند زندگی خود را از نو پایه ریزی کند و به سمتی که دلش می خواهد و آرزویش را دارد پیش برود.

از چه سالی در مسیر خودشناسی قرار گرفتید؟

از سال 87 متوجه شدم علیرغم اینکه خیلی از مباحث بازاریابی و فروش و مدیریت را آموخته ام و به کار بسته ام اما همچنان نتایج خوبی نمی گیرم از طرفی بسیاری از دوستان من مهارت ها و تکنیک های فروش و مدیریت را بلد نیستند و از من جلوتر هستند پس متوجه شدم همچنان در زندگی ام محدودیت هایی دارم و تصمیم گرفتم به خودشناسی و شناخت محدودیت هایم بپردازم. دوره های خودشناسی را شروع کردم و مکتب های متنوع را پیگیری کردم و اساتید، کتاب ها و دوره های مختلفی را شرکت کردم. انقدر کتاب می خواندم که روزی یک نفر به من گفت امیرجعفر می خواهد از راه کتاب خواندن پول در بیاورد.

البته ناگفته نماند من فقط به دنبال پول و مسالئل مالی نبودم به دنبال این بودم که خودم را بشناسم و اما بواسطه خودشناسی شرایط مالی ام هم تغییر بسزایی داشت.

خودشناسی را مدیون رنج های گذشته ام هستم و مطالعات و کلاس هایی که شرکت کردم.

با توجه به شرایط روز و بحران اقتصادی بازهم این روش ها را پیشنهاد می کنید؟

8 میلیارد انسان بر روی زمین هستند و از این بین تعدادی انسانهای موفق هستند. آیا همه این افراد کلاسی رفتند و آموزشی دیدند و مطالعه کردند؟ خیر . اما در دوره تغییرات سریع و شکنندگی انسان امروزی آموزش از نان شب واجب تر است و البته باید بدانیم غایت زندگی موفقیت نیست غایت زندگی ما رسیدن به کمال فردی هست رسیدن به حس رضایت درونی و حس خوشبختی و اگر بتوان به این ها دست پیدا کرد می توان گفت این فرد انسان موفقی بوده است.

در نتیجه اگر فقط بخواهیم دنبال پول برویم موضوع چیز دیگری است اما توصیه من این است بسیاری فکر می کردند پول بیاید تمام است و پول آمد و متوجه شدند هنوز کم دارند از طرفی بسیاری از افراد بالاخص در سنین 40 تا 50 سالگی به بعد از زندگی خود راضی نیستند و این عدم رضایت درونی باعث ناخشنودی و ناخرسندی در آنها شده است و اگر ما هم می خواهیم جز این دسته افراد نباشیم و نگوییم ای کاش این تیکه های زندگی ام را زندگی نمی کردم ای کاش قدم هایم رو در فلان جا و فلان جا نمی گذاشتم ای کاش این مسیر را اشتباه نمی رفتم، بهتر است وارد عرصه خودشناسی بشویم.

البته در تمام زندگی صد درصد هیچ تضمینی وجود ندارد اما اگر بخواهیم به سطح بالایی از خوشبختی و رضایت درونی و حتی پول برسیم نیاز داریم به خودشناسی و خودسازی بپردازیم.

بین خودشناسی و ثروت رابطه ای وجود دارد؟

ثروت دغدغه انسان امروزی است و صد درصد برای رسیدن به ثروت موانع درونی وجود دارد چرا که باور دارم فرصت های درآمدزایی نسبت به گذشته خیلی بیشتر شده است. این موانع را می بایست بشناسیم و آنچه را که خواسته واقعی مان هست به سمت آن گرایش پیدا کنیم، کسی که طرحواره شکست دارد هر چقدر هم زور بزند نمی تواند به ثروت برسد اگر هم برسد به جایی رسیده است که می خواهد دیگران را ببازاند.

افراد بیشماری علیرغم تلاش زیاد و حتی مدرک بالا، دستاوردهای قابل توجهی نداشتند، آیا این سوال ایجاد نمی کند؟ دلیل آن همین موانع درونی است.

در طرحواره درمانی می گوییم تو نیامده ای که خوشبخت شوی بلکه آمده ای تا آنچه را که در باورهایت هست را اثبات کنی اکثر افراد باور دارند که من یک بازنده هستم خوب این باور غلط کجا باید درست شود. در مسیر زندگی چقدر می خواهی بابتش ضرر بدهی چقدر می خواهی برایش زمان بگذاری و این عمر است که دارد می گذرد پس سریعا این باور را باید از بین ببری و ریشه اش را بخشکانی تا خود را نجات بدهی.

بزرگترین مانع خودمان هستیم و باید موانع را در درون خودمان بشناسیم و کنار بگذاریم در نتیجه اگر به آرامش و رفاه نمی رسیم دلایل درونی دارد. تمام مسائل و  موانع در درون خود ما هست که نمی گذارد به آن خواسته هایمان و رفاه و ثروت دست پیدا کنیم.

افرادی هستند که شرایط مالی خوبی دارند اما همیشه از شرایط موجود شکایت می کنند؛ نظر شما در این مورد چیست؟

غایت و هدف ثروت نیست. ثروت حکم چرخ یا لاستیک ماشین را دارد ماشین بدون چرخ حرکت نمی کند و چقدر بد که برخی از انسانها در زندگی فقط لاستیک را می خواهند و دقیقا فقط همان لاستیک هم نصیبشان می شود .

هدف از زندگی حرکت به سمت کمال فردی است. رسیدن به کمال فردی یعنی یکپارچگی شخصیت و امروزه دغدغه انسان امروزی دیگر ثروت نیست بلکه معنا یا همان چرایی یا فلسفه زندگی است.

به اهدافی که می خواستید رسیدید؟

اگر از من بپرسند برای مرگ آماده هستید می گویم بله. اما برای آینده برنامه دارم . اگر بگویند یک گوشه باش و تسلیم شو می گویم ابدا، من برنامه های بزرگی دارم. بزرگترین برنامه و هدف من این است که کشورم ایران را به شکوه اقتصادی برسانم و افرادی را تربیت کنم که انسانهای تاثیرگذاری در کشور باشند و برای آبادانی و شکوفایی یک کشور باید ابتدا انسانها را به شکوفایی و آبادانی برسانیم.

تعریف شما از عشق چیست؟

عشق یعنی وصل شدن، ما انسانها تنها هستیم انسان یعنی تنهایی یعنی جدایی و عشق یعنی اتصال. بزرگترین مرحله عشق وصل شدن انسان به خداوند است. در هندوستان فردی خواست که عاشق خداوند شود از او پرسیدند تابحال عاشق حیوانی شده ای گفت نه پرسیدند عاشق انسانی شده ای گفت نه و به او گفتند تو وقتی چیزی از عشق را درک نکرده ای چطور می توانی عاشق خدا شوی.

عشق یعنی نبود ترس، عشق یعنی نداشتن تردید، جایی که نور هست و دیگر از ناشناخته ها ترسی نداری، عشق لازمه زندگی است و متاسفانه انسان امروزی عشق را گم کرده است و از آن دور شده است و در رفتارهای انسانهای امروزی ردپای عشق وجود ندارد.

اگر در درون انسانی عشق باشد آنگاه بخاطر منافع شخصی خودش منافع جمعی را به خطر نمی اندازد.

وقتی عشق نباشد سر هم کلاه می گذاریم دزدی می کنیم دروغ می گوییم..

وقتی عشق باشد انسانها را به یک دید نگاه می کنی انسانها و جهان را عزیز می دانی و همه چیز شاد هست

عشق یعنی جزئی که به کل رسیده است و با کل آشتی کرده است، عشق یعنی اتصال با خود.

بازآفرینی چیست؟

هیچ موقع اجازه نداده ام که خودم و حتی دیگران کلمه استاد را روی من بگذارد و همیشه شاگرد هستم و به شاگرد بودن خودم افتخار می کنم. اما خردی را در سالیان سال با گلاویز شدن با کار، سختی ها و رنج ها به خودم گرفتم و به واسطه مطالعات وسیع و شرکت در دوره های مختلف داخلی و خارجی این خرد قوام بیشتری به خود گرفته است.

انسانها حالشان خوب نیست، روابط خوبی ندارند، با خود درگیر هستند، از لحاظ درآمد، روابط و معنویت در تنگنا هستند نمی دانند چرا زندگی می کنند و از زندگی راضی نیستند. با پدر و مادرشان و نزدیکان و همسر و فرزندان خود و حتی خودشان درگیر هستند و رنج می برند و به نظر می رسد آنقدر در ترس ها و دردها و خیالات خود درگیرند که اصلا در زندگی نیستند.

شرایط تو بازتاب درون توست. موضوعی غیر از شرایط بیرونی وجود دارد که روی افراد اثر می گذارد و آن نگرش درونی آنهاست. همه انسانها موضوعات روانی را از گذشته با خود حمل می کنند و به آینده می برند و نتایج تکراری را مدام در زندگی خود رقم می زنند.

در بازآفرینی خویشتن افراد با تمامی محدودیت های خود آشنا می شوند و تمامی عقده های ناکارآمد و فرامین غیر اصولی و نقاب هایی که با خود حمل کرده اند را فرو می ریزند و کلیه دردها و عارضه های روانی که از گذشته داشته اند درمان و التیام پیدا می کند. تمامی باورهای مرکزی آنها تغییر می کند، تصویر ذهنی فرد از خودش عوض می شود و احساس ارزشمندی و عزت نفس و اعتماد بنفس پیدا می کند. نظام ارزشی خود را می شناسند و ماموریت خود را در جهان و زندگی خود کشف می کنند و ذهن پراکنده آنها مرتب می شود و چشم انداز و خواسته های خود را پیدا می کنند و به سمت آنها به راحتی حرکت می کنند.

در مسیر خودشناسی اصیل می شویم و وقتی اصیل بشویم جادو می کنیم،  چون افرادی که به اصالت رسیده اند خیلی راحتتر به سمت خوشبختی و رضایت و حتی رفاه و ثروت هدایت می شود. چون به قدرت های درونی خود پی می برد و چگونه قدم برداشتن در مسیر خواسته های واقعی اش را می آموزد.

تا به امروز حدود 100 نفر دوره های بازآفرینی خویشتن و خودشکوفایی را با موفقیت گذرانده اند  و این افراد درحال حاضر باهم همراه هستند و در زندگی کاری خود موفقیت های بزرگی کسب کردند؛ علاوه بر موفقیت توانسته اند یک زندگی کیفی برای خود بسازند و در بالاترین سطح از احساس رضایت درونی و خشنودی برخوردار هستند.

تفاوت دوره شما با کلاس های انگیزشی چیست؟

آنها می گویند این کارها را انجام دهید تا موفق شوی اما ما می گوییم اول باید به ستیز خود بروی بزرگترین نبرد تو نبود با خودت هست، چون باید درک جدیدی را بسازی و گذشته را کنار بگذاری، اصلا مباحث ما انگیزشی نیست و این دوره در تمام موارد زندگی تاثیر گذار هست و تاکید می کنم دوره ای سخت و دشوار هست.

اما آنچه انسانها بعد از این مسیر بدست می آورند، ارزش این سختی را دارد

تفاوت دوره شما با دیگر دوره های خودشناسی چیست؟

ممکن صحبت های ما در دیگر دوره ها هم باشد، اما بصورت پراکنده، از طرفی عرض کردم رویکرد ما التقاطی است یعنی بواسطه آشنایی با رویکردهای مختلف از تمامی سبک های خودشناسی و روانکاوی و روانشناسی استفاده می کنیم. از طرفی دوره بازآفرینی خویشتن دوره آموزشی نیست، دوره درمان است. هر فردی با هر وضعیتی که بیاید درمان می شود و مصداق و گواه این موضوع تمامی شرکت کنندگان قبلی هستند، در همه دوره ها به یک یا چند نکته اشاره می شود و فرد برای آشنایی یا برطرف کردن موضوعات دیگر می بایست در دوره ای دیگر ثبت نام کند اما ما در این دوره تمام موضوعات را از ابتدا تا انتها به ترتیب پیش می بریم و نیاز نیست فرد برای کسب موضوعی دیگر به دوره جدید یا جای دیگر مراجعه کند.

این دوره برای چه افرادی است؟

همه افراد در هر سطحی که هستند چه از لحاظ مالی یا مدرک دانشگاهی یا سن و سال و یا هر پوزیشنی می توانند در این دوره ها شرکت کنند در 8 دوره قبلی از سنین 20 سال تا 58 سال و از مدرک زیر دیپلم تا مدرک دکتری و از شرایط مالی سطح پائین تا شرایط مالی سطح بالا، حضور داشته اند.

افرادی که در دوره های MBA یا فروش یا مدیریت یا کوچینگ شرکت می کنند آیا نیاز به شرکت در دوره شما را دارند؟

بله دقیقا ببینید خودشناسی ویندوز است ابتدا باید ویندوز باگ گیری و اصلاح شود و سپس مابقی برنامه ها نصب شود، عرض کردم شما اگر تمام تکنیک ها را بیاموزید ولی آن زیر طرحواره شکست بگوید تو بازنده ای هیچ اتفاق مثبتی نمی توان در زندگی خودت رقم بزنی.

 

 

کلام آخر

ای دوست من تو هر انسانی در هر جایگاهی هستی می توانی خوشبخت شوی و به سطحی بالاتر بروی و در تمام ابعاد زندگی احساس رضایت کنی، مسیر خودشناسی مسیر سخت و دشواری هست چون از تو یک انسان دیگر می سازد و پوست اندازی درد دارد ولی نتیجه آن خوشایند است.

ما انسانها یک بار زندگی می کنیم و یک بار فرصت زندگی کردن داریم اینکه ما تا ابد زنده هستیم یک عقده هست ما انسانها فانی هستیم پس مهم است که ما چگونه زندگی کنیم تا بعد از رفتن ماندگار شویم. باید خاک و گرد و غبار و زنگار را از روی وجود ارزشمند خود کنار بزنیم تا زندگی سعادتمندی داشته باشیم.

ما برای کارهای کوچک ساخته نشدیم ما برای ماموریتی بزرگ آفریده شدیم امیدوارم که هر کسی این فرصت را پیدا کند چرایی و فلسفه و ماموریت زندگی خود را کشف کند.

 

............................................................................................................................................................................................................

موسسه خانه شکوفایی ایرانیان

آدرس پیج اینستاگرام:

@amirjafarmoazami

@shokufaei

شماره تماس و واتس آپ:

02186051647

02186051642

09120133418