ویژگی های بیزینس کوچ حرفه ای

ویژگی های بیزینس کوچ حرفه ای

کوچینگ کسب‌وکار رابطه ای است که صاحب کسب‌وکار درمی یابد که با اعمال چه تغییراتی در استراتژی های کلیدی می‌تواند کسب‌وکار مدنظرش را راه‌اندازی، تحلیل یا توسعه بدهد. مربیگری کسب‌وکار درباره پرسیدن سؤالات درست در زمان‌های درست است که به صاحبان و مدیران کسب‌وکار کمک می‌کند تا یک فرهنگ کاری برای صاحب کسب‌وکار و مسئولیت‌هایش ایجاد کنند. اما ویژگی های بیزینس کوچ حرفه ای چه باید باشد تا مشتری (صاحب کسب و کار) احساس کند تا از حمایت یک حامی قابل اعتماد برخوردار است؟ مشتریان بایستی احساس کنند تا کوچ مشتاق کمک به آن ها و یافتن پاسخ سوالاتشان است. مشتری بایستی احساس کند هر آنچه که به آن نیاز دارد را کوچ در دسترسش قرار می دهد تا او را در سود آوری و مقیاس پذیری کسب و کارش یاری کند.

یک بیزینس کوچ چه‌کارهایی انجام می‌دهد؟

پیش از آن که به ویژگی های بیزینس کوچ بپردازیم بایستی تعیین کنیم که یک مربی کسب و کار چه کار هایی را باید و چه کارهایی را نباید انجام بدهد. اگر شما به عنوان یک بیزینس کوچ ندانید که چه کار هایی وظیفه شماست نمی توانید ویژگی های مورد نیاز را در خود تقویت کنید. اگر هم به عنوان یک صاحب کسب و کار در حال خواندن این مقاله هستید این مقاله به شما کمک می کند تا در استخدام یک بیزینس کوچ و انتظاراتی که از او دارید هشیار باشید. برای آشنایی بیشتر با نقش کوچینگ میتوانید به مقاله بیزینس کوچینگ  مراجعه کنید.

  • یافتن مشکلات مدیر کسب و کار: وظیفه شما به‌عنوان یک مربی کسب‌وکار این است که به مردم کمک کنید کسب‌وکارشان را از طریق شناسایی موانع و مشکلات موجودی که در کسب‌وکارشان وجود دارد، ارتقاء دهند و این مشکلات را برطرف کنند.
  • اصلاح عادات مدیر کسب و کار: معمولا مشکلات در عادت‌های درون فردی مربوط به رهبری و مدیریت، ریشه دارد. به‌هرحال شما به‌عنوان یک مربی استخدام شده‌اید تا به این افراد کمک کنید و آن‌ها را به رهبری تواناتر تبدیل کنید.
  • پرسش سوالات مناسب: وظیفه‌ی شما این است که سؤالات درست را در زمان‌های درست بپرسید، حقایقی که می‌دانید را به آن‌ها انتقال دهید و آن‌ها را نسبت به مسئولیت‌هایی که به اهدافشان دارند هشیار نگه دارید ،که این کارها همگی بسیار ارزشمند هستند.
  • ایجاد انگیزه برای صاحب کسب و کار: هدف مربیگری کسب‌وکار این است که به مشتریانش کمک کند نسبت به کارهای خود شوق بیشتری پیدا کنند و در کارهایشان تغییر ایجاد کنند طوری که توانمندتر شوند، و آن‌ها را راهنمایی کنند تا متوجه شوند که کسب‌وکار آن‌ها و موفقیت آن فقط به خود آن‌ها بستگی دارد-یعنی مدیران و صاحبان کسب‌وکار و کارمندان آن‌ها را از ارزش‌های مالی موجود در یک زندگی هدفمند، در کنار سیستم‌های ارزشمند موجود آگاه کنند.

یک کوچ کسب و کار به تیم مدیریتی شما کمک می‌کند تا داستان برند خود را بنویسید. اما داستان برند چیست؟ داستان برند، همه چیز است! از صفر تا صد مجموعه‌ی شما. داستان برند شما، داستان خود شماست. برای اینکه کسب و کار خود را به سوی موفقیت هدایت کنید، باید هدف خود را واضح ببینید. باید بدانید برای چه اینجا هستید و چه کاری انجام می‌دهید. اصلا از همه مهمتر اینکه باید بدانید چرا این کار را انجام می‌دهید. مجموعه این سوال‌ و جواب‌ها، داستان کسب و کار شما را می‌سازد. شاید فکر کنید که شما جواب این سوالات را از قبل می‌دانید. اما تنها در صورت کمک گرفتن از یک کوچ است که شما با خود واقعیتان روبرو می‌شوید. یک کوچ حرفه‌ای هیچ سناریوی از پیش تعیین شده‌ای ندارد. او برای هیچکسی در مجموعه شما نقشی تعریف نکرده است. او با یک کتاب پر از صفحات خالی می‌آید تا بیزینس شما را بررسی کند و به شما کمک کند تا داستان برند خود را در آن کتاب بنویسید. او حتی خودش نیز داستان شما را نمی‌نویسد. این کار فقط و فقط توسط شما و تیم شما انجام می‌شود. او شما را با خود واقعیتان روبرو می‌کند.

یک کوچ کسب و کار، به کسب و کارها کمک می‌کند تا داستان شرکت خود را با آینده‌ای که سزاوارش هستند، هماهنگ کنند. اقداماتی که یک بیزینس کوچ حرفه ای در راستای ساختن داستان یک برند انجام میدهند را می توان در موارد زیر خلاصه کرد. یک بیزینس کوچ شما را به عنوان یک مدیر کسب و کار متقاعد می کند تا:

  • هدف خود را شفاف بیان کنید.
  • نقش‌های سازمانی را انتخاب کنید.
  • فرآیند مدیریت را برنامه‌ریزی کنید.
  • چطور از تمام اینها نتیجه‌گیری کنید.
  • و چطور نتایج را تحلیل کرده و در راستای اهداف سازمان به کار بگیرید.

حال موقع آن است تا به بررسی ویژگی های بیزینس کوچ حرفه ای به پردازیم. با ما همراه باشید.

صبر، اولین ویژگی بیزینس کوچ حرفه ای

مانند هر حامی خوب، بهترین مربیان کسب‌وکار همیشه تلاش می‌کنند ویژگی‌های بیزینس کوچ خودشان را ارتقا دهند و با استفاده از بهترین و کارآمدترین روش‌های ممکن در خدمت مشتریانشان باشند. مربیگری کسب‌وکار به معنی مشاوره دادن یا درمان کردن نیست، بلکه این حرفه‌ی بی‌نظیر جایی بین این دو نقش (مشاوره-درمان) است. یک مربی کسب‌وکار خوب، توانایی شناسایی و تشخیص مشکلات مهم و سیستماتیک یک کسب‌وکار را دارد، و به‌اندازه کافی صبور هست تا به مشتریانشان اجازه بدهد که خودشان راهکارهای موردنیاز را پیدا کنند، به‌جای اینکه بخواهد در هر کاری دخالت کند و سعی کند خودش مشکلات مشتریانش را حل کند.

صبر مهمترین ویژگی بیزینس کوچ

تیزفهمی و تیز هوشی، راهی برای جلب اعتماد مشتری

تیزفهمی و تیزهوشی شما در کار، اولین عامل برای جلب اعتماد مشتری است، اینکه فقط شنونده خوبی باشید کافی نیست، مشتری باید احساس کند که شما مشکلات موجود را درک می‌کنید و می‌توانید اثرات آن را نیز تشخیص دهید. کسی که می‌داند چه طور به حرف‌های مشتریان گوش کند و آن‌ها را حمایت کند اما نمی‌داند کسب‌وکار یعنی مربیگری زندگی و حل مشکلات، نمی‌تواند یک مربی کسب‌وکار خوب باشد.

اگر شما این تیزهوشی را دارید، درواقع این یک توانایی برای شما محسوب می‌شود که بسیار حائز اهمیت است. مربی‌گری به شیوه‌ی درست یعنی شناسایی نیاز مشتریان در رابطه بااینکه چه‌کارهایی باید انجام دهند، منتظر ماندن برای انجام شدن این کارها توسط خود مشتری و اجازه دادن به او تا بتواند زمانی که شیوه‌های حل مشکلات را می‌داند، خود مشکلاتش را حل کند و شما این کار را برای او انجام ندهید. شما باید یک مسئله مهم را در نظر بگیرید: اینکه مشتری شرایط لازم و اساسی را برای تغییر کسب‌وکار یعنی ظرفیت بررسی کسب‌وکار و در صورت لزوم اعمال تغییرات را داشته باشد.

کوچینگ بدون تعصب

یک کوچ حرفه‌ای کاری می‌کند که تیم مدیریت کاملا بدون تعصب عمل کند. کوچینگ او باید تماما بدون تعصب باشد. اما چرا عدم تعصب در زمینه کوچینگ تا این حد مهم است؟ زیرا تعصب باعث می‌شود که شرکت‌ها به سختی مسائل را بپذیرند و برای حل مسائل دشوار اقدام کنند. تیم های مدیریت یک تمایل ذاتی دارند برای اینکه همه چیز را در حالت قطعی خود ببینند. در نتیجه ممکن است توانایی‌های خود را محدود کنند. محدود کردن توانایی باعث می‌شود که مسائل ریشه‌دار و عمیق که مانع پیشرفت شرکت می‌شوند، به راحتی تشخیص داده نشوند. یک مربی حرفه‌ای کسب و کار، با تغییر دادن دیدگاه تیم مدیریت کمک می‌کند تا آنها مسائل را واقعی‌تر ببینند. مربیان کسب و کار باعث می‌شوند که یک مدیر مسائل سازمان را کشف و به صورت صادقانه به آنها نگاه کند.

کنجکاوی بیزینس کوچ، عامل موفقیت او

همانند مشتریانتان ، موفقیت شما با دو عامل مهم تعریف شده است: «شجاعت و کنجکاوی» اگر به عنوان یک بیزینس کوچ کنجکاو نباشید نمی‌توانید به مشتری خود و کسب و کارش کمکی کنید. شما باید مشتاق باشید تا تمام جنبه‌های کسب‌وکار را موردبررسی قرار دهید تا بفهمید واقعاً چه چیزی در حال روی دادن است. این کار شجاعت لازم را نیز به وجود می‌آورد. اگر این کار را انجام ندهید به این معنی نیست که شما نمی‌توانید به دیگران کمک کنید ، بلکه این کار محدوده‌ی توانایی شما را مشخص می‌کند. شما باید شوق لازم برای آگاه کردن مشتری را داشته باشید و اهداف بلندمدت‌تری برای آن‌ها در نظر بگیرید تا زمانی که خودشان بتوانند این اهداف را تجسم کنند.

یکی دیگر از اقداماتی که کنجکاوی بیزینس کوچ حرفه ای باعث انجام آن می شود، کمک به تیم مدیریت برای شناسایی و حل مسائل است. او سازمان را دعوت می‌کند تا با مسائل خود روبرو شود و بسیاری از این مسائل نیز دردناک هستند. او تیم مدیریت را مجاب می‌کند که این مسائل را پنهان نکنند و خیلی واقع‌بینانه با آنها روبرو شوند. کوچینگ کسب و کار تمام چیزی است که یک مدیر برای شناسایی مشکلات و حل و فصل امور به آن نیاز دارد. اما اشتباه نکنید، این کوچ کسب و کار نیست که مشکلات را شناسایی می‌کند. بلکه شناسایی مشکلات بر عهده مدیر کسب و کار است. کوچ حرفه ای در روند مدیریت و رهبری یک سازمان هیچ دخالتی نمی‌کند بلکه با کنجکاوی و پرسیدن سوال های درست و به جا مشکلات را یافته و آن ها را اظهار می کند. اگر یک کوچ  مشکلات را به شما نشان داد و مستقیما برای آن راهکاری ارائه کرد، به نحوه عملکرد او شک کنید. مربی کسب و کار فضایی برای رهبری اعضای تیم در اختیار مدیر مجموعه می‌گذارد و اعضا را تشویق می کند تا درب سازمان را باز کنند. و سپس به آنها کمک می کند تا با آن مشکلی که در آنجا پیدا شده مقابله کنند.

گوش دادن درست، ویژگی بیزینس کوچ حرفه ای

یک مربی کسب‌وکار توانمند، به دنبال راه‌هایی است تا بفهمد روابط رهبر در کسب‌وکار چه تأثیراتی بر کل کسب‌وکار دارد. البته، در روند شناسایی این مشکلات، ممکن است سختی‌ها ، و ناراحتی‌هایی برای مشتری به وجود بیاید. یک مربی خوب به همین دلیل حضور دارد تا به آن‌ها کمک کند و به آن‌ها گوش دهد، البته مربیگری به معنی درمان نیست! وظیفه یک درمانگر این است که این ناراحتی را متوقف کند و بفهمد که در دنیای احساسی آن‌ها چه اتفاقی در حال رخ دادن است که این می‌تواند به کودکی و یا یک واقعه‌ی دردناک آن‌ها مربوط باشد. وظیفه‌ی یک مربی کسب‌وکار این است که به این مشکلات زمانی که به کسب‌وکارشان مربوط است توجه کنند، و تأثیر این مشکلات بر کسب‌وکار را تعیین کنند و به همین روال ادامه دهد و درواقع پیگیری مشکلات احساسی موجود مشتریان یعنی مدیران و صاحبان کسب‌وکار بر عهده خودشان است.

البته،یک مربی کسب‌وکار خوب می‌تواند تا حدی برای حل این‌گونه مشکلات به مشتریان خود کمک کند، اما همیشه باید این حد را رعایت کند. اگر مشتری شما فقط به خاطر اینکه شما شنونده خوبی هستید، ارتباطش را با شما حفظ کرده است ، شما در حال نقض توافقی هستید که بین شما بوده است. وظیفه شما این است که به مشتریان خود کمک کنید تا مشکلاتشان را حل کنند و در کسب‌وکارشان پیشرفت ایجاد کنند و اگر آن‌ها دوست دارند مشکلاتشان را با شما در میان بگذارند و با شما صحبت و درد دل کنند ، این کار باید در وهله دوم انجام شود. و این مهم‌ترین عاملی است که باید موردتوجه یک مربی کسب‌وکار خوب قرار بگیرد. اگر شما شنونده خوبی هستید،این بسیار خوب است و وظیفه شما این است که به نحو احسن از این توانایی برای خلق نتایج کاری بهتر استفاده کنید.

روحیه انتقال دانش بیزینس کوچینگ، مهمترین ویژگی بیزینس کوچ حرفه ای

یکی از ویژگی های مهم بیزینس کوچ روحیه سخاوتمندی او در انتقال دانش است. به‌بیان‌دیگر، شما باید مشتریان خود را آموزش دهید تا بتوانند کاری که شما امروز برای آن‌ها انجام می‌دهید را خود در آینده انجام دهند- یعنی توانایی بررسی جنبه‌های کاری و در صورت لزوم حل مشکلات موجود. همانند هر رابطه خوب، این‌یک توافق‌نامه‌ی پارادوکسی است. از دیدگاه ما، توافق شما با مشتری‌تان می‌تواند این‌گونه بیان شود: «مشتری به شما و توانایی‌هایتان اعتماد می‌کند تا مسائلی را در نظر بگیرید و موردتوجه قرار بدهید که آن‌ها نمی‌توانند آن مسائل را موردتوجه قرار بدهند، تا جایی که مشتری بتواند توانایی لازم برای کسب این مهارت یعنی در نظر گرفتن موارد و مسائل مهم را پیدا کند». اگر شما وظیفه خود را به‌خوبی انجام دهید، مشتری بیش از این به شما احتیاج نخواهد داشت و خود این توانایی را پیدا خواهد کرد.

اقدامات وابسته به ویژگی بیزینس کوچ

با این پیش‌زمینه در رابطه با طبیعت این رابطه ،تفکیک زمان مربیگری به مطالب ساده‌تر می‌تواند کمک‌کننده باشد ، بدون در نظر گرفتن اینکه این اتفاق در یک جلسه حضوری مربیگری ،ایمیل، وبلاگ، خبرنامه یا هر جای دیگری رخ دهد:

موقعیت مشتریان را در نظر بگیرید و به درخواست‌های آن‌ها توجه کنید

شما به‌عنوان یک مربی کسب‌وکار وظیفه دارید تا تجربیات واقعی‌تان را با مشتریان خود در میان بگذارید. فرقی نمی‌کند به‌عنوان یک مشاور یا کمک‌کننده، مشتری نیاز دارد تا به شما در رابطه با مشکلاتش، نگرانی، ترس، هدف و رؤیا اعتماد کند. بدون این کار که بیانگر صداقت شما است نمی‌توانید ارتباط خوبی با مشتری برقرار کنید و اعتماد او را جلب کنید. چیزی که مهم است این است که مشتریان تقاضای کمک از جانب شما دارند و شما هم باید پاسخ خوبی به درخواست آن‌ها بدهید. کسب‌وکارهایی که صاحبانی دارند که فکر می‌کنند آن‌ها باید بدانند چطور امور کاری را انجام دهند، هر روز متولد می‌شوند و می‌میرند. شما هم باید به این نکته توجه کنید و این حقیقت که آن‌ها در شروع کسب‌وکارشان هستند. آن‌ها نمی‌خواهند احترام شما را به دست آورند بلکه شما باید احترام و اعتماد آن‌ها را جلب کنید.

مربی شما صاحب کسب‌وکار موفقی هستید، چرا می‌خواهید از مربیگری ما استفاده کنید و چرا حالا؟
مشتری: من احساس خوبی به کارم دارم اما میدانم می‌توانم موقعیت آن را بسیار بهتر کنم. من می‌خواهم به اهداف زیادی برسم و چیزهای بیشتری از زندگی‌ام به دست آورم. این فقط چیزی نیست که من فکر می‌کنم باید باشد.
مربی : بسیار خوب، شما توجه مرا جلب کردید. تعداد کمی از رهبران کاری وجود دارند که شجاعت عبور از محدودیت‌های خودشان را دارند. من چه کمکی می‌توانم بکنم؟

کنجکاو باشید، سؤال بپرسید

این کار بهترین کمک یک مربی است و باعث می‌شود دقت، صلاحیت و کشمکش همگی در یک اندازه اثر داشته باشند. اگر دیدگاه اصلی مربیگری ما این باشد که مشتری دارای ظرفیت لازم برای ایجاد تغییر و پیشرفت در کسب‌وکارش است، در آن صورت چیزی از وجود آن‌ها استخراج شده است اما مورداستفاده قرار نگرفته است و تنها روش استفاده از ظرفیت مشتریان داشتن کنجکاوی از جانب مربیان و پرسیدن سؤالات هست، سؤالاتی که شاید باعث سختی‌هایی برای آن‌ها بشود اما منجر به کشف حقیقت اصلی درباره اتفاقاتی که در کسب‌وکارشان و نقش رهبری آن‌ها رخ می‌دهد، خواهد شد. افراد نسبت به علت انجام کارهایی که در حال انجام آن هستند گرایش و شوقی ندارند، به همین دلیل کنجکاوی‌های شما باعث ایجاد رابطه‌ای می‌شود که آن‌ها به شما اعتماد کنند و این اعتماد به شما در پرسیدن سؤالات درست در آینده کمک خواهد کرد. کار مشاوران یافتن مشکلات و ارائه‌ی راه‌حلی به صاحبان کسب‌وکار است. صاحب کسب‌وکار می‌نشیند و نگاه می‌کند به چیزی که در حال اتفاق افتادن است و امیدوار و منتظر یافتن راهکارهای آن از جانب مشاوران، اما نقش مربیان متفاوت از مشاوران است، آن‌ها به صاحبان کسب‌وکار کمک می‌کنند تا شیوه مدیریتی‌شان را تغییر دهند و سپس به آن‌ها آموزش می‌دهند تا از ابزارهایی استفاده کنند که بتوانند این تغییرات را در کارشان اعمال کنند تا در مسیری درست در دستیابی به اهدافشان قرار بگیرند.

راه‌های احتمالی غیرمنتظره ارائه دهید

پس از برقراری رابطه با مشتری، شما هزینه مربوط به کمک‌هایی که به مشتری در رابطه با شناسایی و نشان دادن چیزهایی که خود مشتری به آن‌ها توجه ندارد(الگوها،نگرش‌ها و…) کرده‌اید را دریافت می‌کنید، این کمک‌ها باعث تغییر شیوه مدیریتی و عملکرد کاری آن‌ها می‌شود. نکته مهم این است که در این مواقع شما چشم‌انداز بزرگ‌تری ازآنچه آن‌ها می‌توانند تصور کنند را در نظر دارید؛ و این همان چیزی است که به شما فرصت دیدن چیزهایی که در حال درک آن‌ها هستید را می‌دهد. شما برای حرکت و پیشرفت، چشم‌انداز و یا احساسی عمیق که باعث برانگیختگی شوق مشتری در کنترل امور توسط خودش می‌شود، فرصتی ایجاد کرده‌اید. اگر شما کنجکاو و خلاق هستید، از مشتریانتان سؤال‌هایی خواهید پرسید که به آن‌ها یاد می‌دهد چطور از طریق روشی متفاوت مشکلات کاری‌شان را موردبررسی قرار دهند و ممکن است چیزی شبیه به صحبت‌های زیر باشد:

مشتری: کارمند من آن کار را انجام نداده است.
مربی: آیا انتظارات خود را در بیانیه‌ای که وظایف او را شرح می‌دهد ، با او در میان گذاشته‌اید؟ آیا تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که از او سؤال کنید اگر او، خودش را استخدام کند، آیا همین‌طور رفتار می‌کند؟

آن‌ها را نسبت به تغییری که می‌توانند از طریق این کشف، در کسب‌وکارشان ایجاد کنند، آگاه سازید

در حال حاضر شما از تیزهوشی ، خلاقیت و کنجکاوی‌تان استفاده می‌کنید. بدون تحمیل یک نتیجه خاص، وظیفه شما این است که به مشتریان خود نشان دهید چطور می‌توانند بر اساس چیزهایی که در رابطه با خودشان آموخته‌اند، مشکلاتشان را بررسی و حل کنند – چطور عملکرد ضعیف کارکنانشان را موردبررسی قرار دهند، چرا مشتریانی دارند که مناسب آن‌ها نیست، چرا نتوانسته‌اند مشتریان مدنظر و مناسبی را جذب کنند و ….  . روش‌های احتمالی بی‌شمار هستند و مهم‌ترین نکته این است که شما آن‌ها را آموزش می‌دهید تا به‌اندازه کافی مشتاق و کنجکاو دانستن مطالبی که شما می‌دانید، باشند. این یک توانایی است که شما به خاطر داشتن آن استخدام شده‌اید تا به آن‌ها کمک کنید پیشرفت کنند . این توانایی مهم‌ترین عامل در موفقیت و ماندگاری شما به‌حساب می‌آید.

مشتری: من همه‌ی مشتریانم را از دست داده‌ام ،چه‌کاری می‌توانید برای من انجام دهید؟
مربی: چه راه‌هایی را امتحان کرده‌اید؟
مشتری: پایین آوردن قیمت، ایجاد تجربیات بهتری برای مشتریان، افزایش تنوع محصولات.
مربی : آیا این کارها،کارایی داشته است؟
مشتری: تا حدودی ، این کار روند بروز مشکلات را کاهش داده است ولی کاملاً متوقف نکرده است.
مربی: بسیار خوب، چه‌کاری هست که از نظر شما ریسک بالایی داشته است برای توقف کامل مشکل، ولی انجامش ندادین؟

زندگی شخصی و ارزش‌های آن‌ها تنها به یک روش خیلی خاص مربوط است

اگر شما یک درمانگر نیستید، بنابراین وظیفه شما حل مشکلات ازدواج یا کمبودهای کودکی آن‌ها نیست. وظیفه شما کمک به ارتقاء کسب‌وکار آن‌ها و روابط کاری آن‌ها است، بنابراین این به زندگی آن‌ها مربوط نمی‌شود. این به این معنی نیست که شما انسان نیستید، بلکه هستید و شاید همدردی با مشتریان خوب باشد اما وظیفه شما چیز دیگری است و در رابطه با مشکلات شخصی آن‌ها وظیفه شما به این سؤال محدود می‌شود: چطور مشکلات شخصی این فرد در توانایی‌هایی مدیریتی آن تأثیر می‌گذارد؟ یک درمانگر به مشکلات مراجعه‌کنندگانش گوش می‌دهد و سپس به دنبال راهکارهایی برای حل مشکل آن‌ها می‌گردد. یک مربی درد را تصدیق می‌کند، اما پس‌ازآن به دنبال انجام اقدام بعدی است.

مشتری: شغل من واقعاً مرا آزار می‌دهد.
مربی: بیشتر راجع بهش صحبت کنید،چه چیزی باعث آزار شما است؟
مشتری: من نمی‌توانم به کارمندانم بفهمانم که به‌اندازه‌ی خود من به مشتریان اهمیت دهند و به همین دلیل مجبورم روابط مشتریان را روزانه موردبررسی قرار دهم، این بسیار آزاردهنده است.
مربی: شاید، می‌توانید مثالی از این مسئله برای من شرح دهید. بیا سعی کنیم ریشه بروز این مسئله را پیدا کنیم.

 آن‌ها را نسبت به مسئولیت کارهایشان هشیار نگهدارید

بعضی از مشتریان به این موضوع بیشتر از سایر مشتریان نیاز دارند، اما یکی از وظایف شما این است که آن‌ها را نسبت به مسئولیت کارهایشان هشیار نگهدارید. مهم نیست آن‌ها چقدر در لحظه با شما ناسازگاری دارند، آن‌ها بعدها از شما قدردانی خواهند کرد و اگر نکردند، درواقع مربیگری شما به آن‌ها کمک نکرده است. تجسم قدرت و مسئولیت‌پذیری نسبت به مسائل تنها روشی است که آن‌ها می‌توانند خود برای حل مشکلاتشان تلاش کنند.

مربی: من متعجبم از کاری که شما گفته بودید انجام می‌دهید اما تکمیل نکرده‌اید.به نظر می‌رسد شما نسبت به انجام آن و اهمیت آن متعهد شده بودید، اما چه اتفاقی افتاد؟
مشتری: این کارها فقط برای این هفته از کنترل من خارج شده است ،کارکنان من مریض بودند و من به‌تنهایی مجبور به انجام آن بودم. شما می‌دانید که چقدر سخت است.
مربی: بله میدانم. اتفاقات غیرمنتظره ممکن است هر زمان پیش بیاید، اما مدیران موفق هیچ‌گاه اولویت‌هایشان را رها نمی‌کنند و روشی برای انجام کارهای مهم خود پیدا می‌کنند تا از مسیر خود دور نشوند. اگر قرار باشد کار بسیاری انجام دهند، حتماً این کار را می‌کنند و اگر قرار به اولویت‌بندی دوباره باشد، این کار را هم حتماً انجام می‌دهند. شما باید مشخص کنید که آیا واقعاً می‌خواهید تغییر کنید و روش کاری‌تان را تغییر دهید یا نه. اگر کارمندان اصلی شما نباشند، شما کارمندان دیگر را چطور مدیریت می‌کنید تا امور همچنان انجام و اداره شوند؟

با آن‌ها واضح و صادقانه صحبت کنید. مکالمه شما نباید مکالمه کاری خشک و غیر مؤثر باشد. بلکه این یک گفتگوی کاربردی در رابطه با ایجاد تغییر در الگوی کار و رفتارهای کاری است و ممکن است احساسات ناخوشایندی هم به وجود بیاورد.  این احساسات بیانگر و نشانه‌های شیوه صحیح حل مشکلات است  و روش ایجاد تغییراتی اساسی در شیوه مدیریتی مشتریان شما می‌باشد. این نوع کار برای تبدیل‌شدن  به رفتارها و عادات روزانه آن‌ها، به‌اندازه کافی سخت است. اگر این مکالمات روزانه اتفاق نیفتد، آن‌ها تغییرات را حس نمی‌کنند. برای یک صاحب کسب‌وکار نباید همراه کردن کارمندانش در رابطه با ایجاد این تغییرات سخت باشد زیرا این تغییرات در شیوه مدیریتی صاحب کسب‌وکار رخ می‌دهد و مستلزم مشارکت کارمندان می‌باشد که بتوان نتایج خوب و اشتیاق و خلاقیت واقعی را ایجاد کرد.

تاریخ دقیق:

2020-10-17 22:51:33

لینک مرجع:

https://iranbusinesscoach.com/business-coach/

اشتراک گذاری

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *