کوچینگ مدیریت چگونه در کسب و کار شما معجزه می‌کند؟

هر کسب و کار موفق به یک مدیر نیاز دارد و هر مدیر موفق به یک کوچ(coach). این یک حقیقت است. مدیران، سازمان‌ها را می‌سازند و سازمان‌ها، تجلی افکار مدیران هستند. شما می‌توانید ساختار فکری یک مدیر را در سرتاسر مجموعه‌ی او ببینید. به همین دلیل است که گاهی یک اشتباه کوچک از یک مدیر، به صورت زنجیره‌ای در تمام بخش‌های مجموعه تکرار می‌شود و مجموعه را ناهماهنگ می‌کند. مدیرانِ خوب می‌دانند که برای موفقیتشان به کوچینگ کسب و کار نیاز دارند تا مشکلات کسب و کارشان رفع شود و استراتژی های کلی کسب و کارشان بهبود بیابد، اما مدیران عالی دریافته‌اند که کوچینگ در مدیریت یک امتیاز شگفت انگیز برای موفقیت در کسب و کار چرا که بهره وری کسب و کار زمانی که مدیر آن کسب و کار روش مدیریت را بداند به مراتب بیشتر خواهد شد.

چرا کوچینگ مدیریت؟

یک تیم بسکتبال را تصور کنید! تنها 30 ثانیه به پایان کوارتر نهایی باقیست و آنها 1 امتیاز تا برد فاصله دارند. نیمکت تیم را ببینید که در زمان استراحت چطور مضطرب هستند و کنترل خود را از دست داده‌اند. در این شرایط چه کسی سنگین‌ترین و مهم‌ترین مسئولیت را به عهده دارد؟ چه کسی می‌تواند تیم را به آرامش دعوت کند و به آنها انگیزه بدهد؟ چه کسی تیم را در لحظات نفسگیر در کنار هم نگه می‌دارد؟ این تیم علی رغم تمرینات صحیح و استراتژی درست در مواقع حساس دچار استرس و بحران شده است. کنترل این استرس و بحران با چه کسی است؟

بله. جواب قطعا مربی است. در کسب و کار هم به همین منوال است. مدیر یک سازمان است که افراد را در قالب یک مجموعه در کنار هم نگه می‌دارد. این مدیر مهارت‌های بسیاری کسب کرده است تا بتواند این مهم را به انجام برساند.  حال نکته‌ای در این میان وجود دارد. اینکه مدیران نیز همچون ما انسان هستند! آنها نیز گاهی فرو می‌ریزند و گاهی می‌شکنند. گاهی کم می‌آورند. آنها که خدا نیستند و همه چیز را نمی‌دانند. در بسیاری از موارد آنها نیز به در بسته می‌خورند و در تصمیم‌گیری عاجز می‌شوند. دقیقا در همین مرحله کوچینگ مدیریت وارد می‌شود.

کوچینگ مدیریت چیست؟

هنری فایول، از صاحب‌نظران حوزه مدیریت عقیده دارد؛ مدیران پنج وظیفه اصلی دارند:

• برنامه‌ریزی
• سازماندهی
• هماهنگی
• رهبری
• کنترل

تمام این پنج وظیفه به یک اندازه اهمیت دارند و در موفقیت یک کسب و کار به یک اندازه موثر هستند. در کنار این وظایف، مدیران همیشه با یک مسئله جدی مواجه بوده‌اند. این که کارمندان خود را تشویق کنند تا مسئولیت‌های خود را به بهترین شکل انجام دهند. این مسئله زمانی به چالش تبدیل می‌شود که مدیر قصد داشته باشد جایگاه مدیریتی و سلسله مراتبی خود را با رابطه‌ی صمیمانه با کارمندان در تعادل نگه دارد. در یک سازمان، به تعداد کارمندان، اخلاقیات و روحیات متفاوت وجود دارد. مسئولیت یک مدیر نگه داشتن تمام این افراد در کنار هم است. کوچینگ در مدیریت، مهارت‌های یک مدیر را در راستای برقراری رابطه با کارمندان افزایش می‌دهد و بازدهی سازمان را به طرز شگفت انگیزی بالا می‌برد.

 کوچینگ مدیریت چگونه به کمک مدیران می‌آید؟

کوچینگ مدیریت به طرق مختلف باعث رشد و شکوفایی کارمندان و همچنین خود مدیر، در سازمان می‌شود. مدیران از سه راه می‌توانند راهکارهای کوچینگ مدیریت را در سازمان خود پیاده کنند:

مدیر/مربی :

یک مدیر می‌تواند مربی کارکنان خود باشد و به آنها کمک کند تا به اهداف خود دست یابند. بک مربی به کارکنان خود یاد می‌دهد تا با طرح سوال‌ و تقویت روحیه پرسشگری رابطه بهتری با مدیر خود برقرار کرده و به بازدهی بیشتری در مجموعه برسد. مدیری که در زمینه کوچینگ تعلیم دیده باشد و از دیگر مدیران جلو باشد، حتما فضایی را ایجاد می‌کند تا کارکنانش احساس پویایی داشته باشند و فکر آنها مدام در حال فعالیت سازنده باشد.

مدیر/معلم :

ممکن است مدیران افرادی را استخدام کرده باشند که به دلایلی هنوز نمی‌دانند مسئولیت‌های خود را چطور انجام دهند و با شیوه درست عمل کردن در جایگاه خود آشنا نیستند. در این مرحله مدیر با استفاده از ابزارهای کوچینگ مدیریت، شروع به آموزش به کارکنان خود می‌کند. آمار ثابت کرده است، تاثیرگذاری آموزش‌ در زمان اجرا ۷۰ درصد، آموزش از طریق مربیگری ۲۰ درصد و از طریق آموزش‌های رسمی ۱۰ درصد می‌باشد. کارکنان شما در بهترین حالت می‌توانند فقط ده درصد از آموزش‌هایی را که در کارگاهها و کلاس‌ها دریافت می‌کنند، در کارشان به کار بگیرند. کوچینگ مدیریت به شما کمک می‌کند تا به عنوان یک مدیر، آموزش را به سمتی پیش ببرید که سازمان نیاز دارد و همچنین بازدهی افراد را با آموزش در حین کار بالا ببرید. کوچینگ در مدیریت باعث می‌شود مدیران در مواقع لازم خودشان نقش آموزش‌دهنده را برعهده بگیرند. مزایای این روش این است که اولا در زمان صرفه جویی می‌شود و دوما کارکنان معمولا مطالب را از مدیرشان راحت‌تر می‌پذیرند تا یک فرد خارجی. همچنین این کار به صمیمیت بیشتر بین مدیر و کارمند ختم می شود.

مدیر/مشوق :

مدیران می‌توانند در نقش تشویق کننده و تسهیلگر(Facilitation) ظاهر شوند. به این صورت که گاهی کارمندان را به مشارکت تشویق کنند. هماهنگی جلسات را برعهده بگیرند و از کارمندان بخواهند خواسته‌هایشان را بگویند. همچنین در کوچینگ مدیریت توصیه می‌شود که مدیران، مدیریت جلسه را برعهده بگیرند و کارکنان را تشویق کنند تا در بحث‌ها شرکت کنند. جلسه‌های با کارمندان باید فضایی سرشار از همفکری و همکاری داشته باشد. مدیران ناموفق جلسات خود را رئیس‌مآبانه اداره می‌کنند و کارمندان در این فضا شهامت گفتن نظرات خود را ندارند. اما در سوی مقابل مدیری که با رویکرد کوچینگ در حوزه مدیریت فعالیت می‌کند، نقش مشوق را به خوبی ایفا می‌کند و باعث می‌شود جلسات با بیشترین بازدهی برگزار شوند. چنین مدیری اجازه می‌دهد تا کارکنانش بدون ترس و پنهان‌کاری، نظرات خود را آزادانه بگویند حتی اگر برخلاف نظر مدیر باشد. این اتفاق مجموعه را متحد می‌کند و به کارکنان این حس را می‌دهد که همه اعضای یک تیم هستند.

کوچینگ در مدیریت را از کجا شروع کنیم؟

اولین قدم این است که باور کنید که شما خدا نیستید و همین که تصمیم گرفته‌اید کوچینگ را آغاز کنید پس یعنی یک انسان هستید مانند تمام انسان‌های دیگر. با کارهای خوب و مهارت‌ها و اشتباه‌هایتان. اما یک فرق اساسی بین شما و دیگر مدیران وجود دارد. شما تصمیم گرفته‌اید که ساختار ذهن خود را تغییر بدهید. و این یعنی شما فوق‌العاده هستید. کمتر کسی این ریسک را می‌پذیرد و ایدئولوژی همیشگی و آسوده‌ی خود را رها می‌کند تا به افق‌های تازه دست پیدا کند.

حالا دیگر کوچینگ مدیریت وارد سازمان شما خواهد شد و شما به عنوان یک مدیر می‌توانید با به کار گیری راهکارهای کوچینگ، نه تنها بازدهی سازمان خود را به طرز سرسام‌آوری افزایش دهید، بلکه رابطه‌ای صمیمانه و معقول با کارمندان خود داشته باشید. با ما همراه باشید.